اینـجـــآ دردهایــم را فریــــــاد میزنــم

خــــــآک بــــر ســـــراטּ

اینـجـــآ دردهایــم را فریــــــاد میزنــم

خــــــآک بــــر ســـــراטּ

68

حالم خوب نیست..... گرفتم ....خرابم خرابم خرابم ....داغونم و جالب هم اینجاست دقیق نمیدونم از چی اینقدر حالم خرابه ولی تنها چیزی که کاملا مشخصه این حال خرابه منــــــــــه ....دلم میخواست یه آهنگ خیلیییییییی داغونم و غمگین گیر میاوردم هندزفریم هم درست بود میذاشتم تو گوشم و از تـــــــــــه دل گریه میکردم ....این دوتا جنده هم نشستن بالا سر من و نمیتونم واسه نوشتن تمرکز بگیرم ....نمیدونم چه مرگمه سر جنگ و دعوا دارم باهمه و دلم میخواست فقط و فقط من تنهـــــــــا توی اتاق بودم و فقط خودم با حال داغون خودم سر میکردم ....هیچ تمرکزی واسه نوشتن ندارم و این جنده ها هم صدبرابر رو اعصابم هستن

به کسی چه که من چنند ترمم مونده ....به کسی چه که به خاطر یه دیوث بی همه چیــــــــــز که الهی که هر جا هست به تیر غیب دچار بشه دو سال از زندگیم رو الکییییییی الکی باختم و الانم باید سرکوفت اون دو سال رو از زبون این و اون بشنوم .....نه که خودم کم غصه و بدبختی دارم ... نه که خیلی حالم خوبه دیگران هم تادلشون میخواد بتازونن با این دردی که بیشتر میندازن به قلبم ... میگم بازم خوردن قرصامو هم شروع کنم ....از این حال داغون که بهتره ...از این دیوونگی که بهتره ... 

نمیدونم دنیـــــــــــــا چی از جون من میخواد ....جسمم خستس از روحم که نگم خییلی بهتره .... از این نگم که خودم تو خودم کم میشکنم دیگرانم سوهان روح میشن برام ....

حتی نمیتونم دردو هم بگم فقط دلم میخواد بنالمممممممم