اینـجـــآ دردهایــم را فریــــــاد میزنــم

خــــــآک بــــر ســـــراטּ

اینـجـــآ دردهایــم را فریــــــاد میزنــم

خــــــآک بــــر ســـــراטּ

80

خب این پسره دیگه واقعا واقعا تموم شد و دیگه هم باز کس خول نمیشم و باز بیام چرت ازش بنویسم .....این خط اینم نشون که آخرین پست در مورد این آدم هست ...امروز یهو خواست بعد از خوردن لبام گردنم بخوره که اصلا بهش اجازه ندادم و گفتم که بدم میاد .....از سر شب بد دیدن فیلم داش آکل و بغض کردنم بعد اینکه دیدم چطور داش آکل داره عرسی مرجان رو میبینه و خودش هم بغض کرده بود دوباره یاد خودم افتادم ....یا روزهایی که با بند بند وجودم درد کشیدم ....بعد اومدم و پست هایی که در مورد سکس بود خوندم یه روزی فکر میکردم دیگه هیچوقت نمیتونم اون پست ها رو بخونم با اینکه وقتی میخوندم هیچ حس خوبی نداشتم ولی بعضی از پست ها هم واسم تازگی داشت و اصلا یادم نبود که همچین روزهایی رو هم گذروندم ......بیخیال

این بار دیگه تقصیر من نبود وقتی از خونه ننه هم برگشتیم من اس دادم که کجایی ولی خودش چنــــــــــان سرد و یخ حرف زد که ترجیح دادم هیچی نگم و فهمیدم خودش هم میخواد تموم کنه و منم بدون هیچ حرفی پذیرفتم ....والا که ما هیچ جوره جفت هم نبودیم و اینو هم چند بار اینجا گفتم و امروز دیگه کاملا ثابت شد ....خلاصه اینم ( پایان قصه ) .....یه بدبختی دیگه کهدارم اینه که فردا به جا اینکه استراحت کنم و تنها باشم 100% ماما به خاطر اومدن دوستای بابا منو به کار میگیره و میرینه تو روح و رواان من ....معلوم نیست اصلا اینایی که من اصلا نه دیدمشون نه میشناسمشون دارن به خاطر چی میان ....خودشون گفتن که میخوام گل هاتون رو ببینیم ولی بابا و مامان میگن یه پسره داره که احتمالا منو میخوان واسه اون ببینن وااااااااااااااای که چقدر بیزام از این حرکت ....چقدر متفرم که مثلا مامان بابای یکی بره دختتره رو ببینه که اگه خوششون اومد پسره رو ببرن و این یعنی این سط دختر و پسر بز تشریف دارن ...با تمام وجود از این رسمای احد قجر متنفرممممممممممم و اگه همچین تصمیمی داشته باشن خییلی شیک میرینم بهشون ... ولی این فقط یه حدسه ....کاش فردا تعطیل نبود کاش میتونستم برم کلاس که حداقل ذهنم کمتر به چیزهای بیخود فکر میکررد و تنها میشد دلم میخواد بخوابم و دیگه هیچ وقت بیدار نشم بخدااااااااا وندی خدا که تنها آرزوم همینه ....

انگار حرف واسه نوشتن دارم بازولی حوصله مرور کردنشون رو ندارم